خشک تر و تازه

سبزه وار، دیار همت، روستای خشک، خشک قائنات، دهات خشک، خشکی ها، بخش سده، بخش آرین شهر، خشک برکوک، خشک بیرجند.

خشک تر و تازه

سبزه وار، دیار همت، روستای خشک، خشک قائنات، دهات خشک، خشکی ها، بخش سده، بخش آرین شهر، خشک برکوک، خشک بیرجند.

رمز گشایی واژگان خشک

زبان یکی از مهمترین اعضای بدن است  و در زندگی روزمره نیز تاثیر بسزایی دارد ،تحول و تکامل گویشها و همچنین با  تحلیل دگرگونی های آن می توان رخدادهای زندگی نسلی را واکاوی نمود. ودر زمان معاصر دهخدا ودر گذشته نویسندگان و شاعران زیادی از جمله فردوسی کمک زیادی به فرهنگ گفتمانی فارسی  زبانان کردند.

  

کشور ما ایران در عمر باستانی خودش مورد تاخت و تاز اقوام و کشورهای دیگر واقع شده است و تاثیرآن حمله ها و هجوم ها در کلیه ابعاد زندگی ماها ،فرهنگی،اقتصادی،اجتماعی و حتی گویشی ما مشهود است رومیان ،اعراب،عثمانی و از همه  وحشیانه تر قوم مغول،خانه های ما را آتش زدند،کتابخانه های ما را سوزاندند،از کشته های  ما پشته ساختند و مال و اموال ما را به تاراج بردند،بدیهی است که  اثر انگشت آنها در جای جای این وطن دیده شود،اما با وجود روحیه سلحشوری ایرانیان تمامی آنها بتدریج در فرهنگ ما حل شدند و ناخالصی های فرهنگی کم و بیش  آزارمان می دهد.

روستای ما خشک نیز در پهنه تاریخ خودش مورد هجوم  اقوام و قبیله های گوناگون قرار گرفته است و گاه و بی گاه در جنگ و گریزها تاثیر پذبر بوده است ،این درگیری ها گاهی برای تصاحب مال و اموال  و زمانی بهر سرزمین و در مواقعی جهت بیگاری گرفتن و اندک زمانی هم بوی مذهبی داشته است.

بااحترامی که برای همه اقوام،نژادها و رنگها و مذاهب  قایل هستیم،وقوع بعضی چالشها نا گزیر است در زمانهای خیلی قدیم قومی از اقوام به خشک برای نیل به هدف حمله ور می شوند و سالیان سال هرز گاهی بوقوع می پیوسته است و طبیعی است که گاهی گفتمانی از برای جنگ و صلح یا کر کری خواندن برای همدیگر یا همان رجرخوانی  برای هم داغ بوده است .در  آخر گفتمان قوم متجاوز  صداهایی همچون هش و  هچو (hacho)  وجود داشته است.مثال: گفتم هش و یا اینکه می روم هچو ،از دیدگاه زبان فارسی واژه های هش و هچو اگر گفته هم نشود  ،معنی دار است .

از آنجایی که نیاکان ما کینه عمیقی نسبت  به متجاوزان داشته اند و به نحوی از انحا میخواستند آنها را تحقیر نمایند این صداها و کلمات را برای  امر به ایستادن و امر به سریع رفتن  الاغ به کار می برند. و کشاورز ما زمانی که بر الاغ سوار است  و می خواهد الاغ را نگهدارد می گوید هش با شین ادامه دار و جهت راه اندازی و سریع رفتن آن کلمه هچو را بکار می برند.و بدین روش گفتمان  آنها را به نوعی سبکسار .و به نحوی تلخی خاطره را هموار نموده اند.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.