وصلت بین دو خانواده از خشک و او جان ،تقابل جهل و نادانی را رقم زد.آنهایی که آتش بیار معرکه می شوند و خود به تهران می گریزند و دنیایی از مشکلات برای سالمندان دو روستا بر جای می گذارند.چرا ؟ ریشه این جهالت در چیست؟چرا جوانان ما خانه خرابی را با شجاعت اشتباه میگیرند.اخلاق را در کجا باید جستجو کرد،عقلانیت را چی؟
چرا کوچکترها از بزرگان حرف شنوی ندارند؟
همیشه بخش بزرگ ساکت جامعه تحت تاثیر بخش کوچک فعال آسیب رسان جامعه به خطر افتاده اند.