خشک تر و تازه

سبزه وار، دیار همت، روستای خشک، خشک قائنات، دهات خشک، خشکی ها، بخش سده، بخش آرین شهر، خشک برکوک، خشک بیرجند.

خشک تر و تازه

سبزه وار، دیار همت، روستای خشک، خشک قائنات، دهات خشک، خشکی ها، بخش سده، بخش آرین شهر، خشک برکوک، خشک بیرجند.

فامیل های خشکی در خشک

پیش درآمدی در باره فامیلها در روستای خشک:هیچکس بدرستی نمیداند که اینهمه فامیل چگونه و از کجا وبر چه اساسی در این مکان جمع شده اند.عده ای خودشان را شیرازی میدانند وبعضی معتقدند که از بیرجند کوچیده اند وعده ای گویند که پدرانشان از ایله و تایباد به اینجا آمده اند.اما آنچه که برای ما قابل توجه است تعدد فامیلهای متنوع و جوراجور است و شاخص های که با خود حمل میکنند در باره مشخصه ها براحتی نمیشود کلام زد.آنها حامل فاکتورهای همچون :دانشی بودن-اجتماعی-تجارت- سیاستی-خجالتی-پررویی-باحوصله- بیحوصله صبور -عجول-شاداب- غمگین-لاابالی-جدی و غیره هستند.اما خصلت مشترک مردمی که در اینجا جمع شده اند بی تعارف صمیمیت- همدلی-همیار-دانش پرور و اجتماعی بودن آنهاست.

همانطوریکه میدانیم قبل از یک قرن اخیر هر نفری با وصل شدن به نام اجدادش شناخته میشد. مثلا به من باید میگفتند محمود محمد نوروز نجف یعنی محمود پسر محمد پسر نوروز پسر نجف .وفامیل به شکل امروزی وجود نداشت تا اینکه جامعه ما همگام با جامعه ایرانی متحول میشود و اداره ثبت احوال جهت فامیل سازی به روستاها میروند.و ظاهرا روال بدینشکل بوده که مامور سجل ساز از بزرگ فامیل سئوالاتی میکند و بزرگ فامیل براساس اتفاق سخن میگفته است -مامور تیزبین سجل ساز بر اساس گفته فرد یک فامیل برای بزرگ فامیل وضع میکرده است. مثالی میاورم :مامور سجل ساز از پدر پدر بزرگم سئوال میکند که تو چگونه روزگار میگذرانی؟ایشان فرموده اند .خداوند روزی مارا حواله میکند وما هم زندگی میکنیم-در این گفتگو براساس کارکرد آنها میتوان چندین فامیل برای طایفه ما متصور شد 1-روزی 2-خدایی3-حواله یاحواله ای4-روزگار یا روزگاری5-زنده یا زندگانی و غیره.

  ادامه مطلب ...

نام محله ها و حوزه ها ی خشک

نام محله های روستا عبارتند از:

الف: 1-پشت اوو- سر اوو- سر کله کفتا ر--سر قلعه  -  -زیر قلعه  --پاین خرمنو   - سر قبرستو  -  -پیش کوه قلابرخونه  -  -مین ده  -  -تک باغ-   -مین

بیابو- پی کمر-  پی شهر( از جاههای بسیار مهم ده است چرا که حدود قبل از دهه شصت مردها جون در زمستان بر اثر برف و بارش و یخبندان نمی توانستند

کشت و کار کنند یا به اصطلاح کار بند بوده میآمدند در این مکان جمع میشدند واز هر دری سخنی میگفتند و آفتاب میگرفتند وپاها را راحت دراز میکردند و در کل

بازار گفت و شنود داغ بوده است و سپس چاشت را صرف بعد از ظهر نیز بهمانشکل- و تعداد جمعیت به حتی 50 نفر هم میرسید و اگر شخص بزرگی از آنجا

عبور میکرد همه جهت احترام از جا بلند میشدند و در تابستان هم این حکایت با  تعداد کمتر ادامه داشته است.) -سر چشمه-- سنگ سیاه -جیم خونه-.گنده اوو.

ب:خشک چندین راه ورودی دارد که بر اساس آنها حوزه ها را نام میبریم.

1-حد فاصل ورودی از طرف برکوک و حد فاصل ورودی از طرف بنخونیک:اسباد- استاد -حسن آباد-پشت حسن آباد- -علی آباد - پشت مندابا-پشته گچی-بشیرو-زنگچ-تگ زرد-تگ پنج من-تگ نظر کشته-دشت مندابا-تنگل برکوک-تنگل اسباد.

2-حد فاصل ورودی بنخونیک و حد فاصل ورودی از طرف بند آغول: مورنج-شمس آباد-پیش خال سفید-تگ سیاه-پشته زعفرزار-تگ گله واده- نی گوک-بند آغول-پشته کمر خنگ-قلندر کوه-تگ کوباز-تگ نمنمه-تگ رزک-تگ قله اله-چشمه پتوو-تگ خوبو-تگ آغال تگ زرد-پیش خال سفید-تگ لی مورنج-تگ سنگ اوو-.

3-حد فاصل ورودی بند آغول و ورودی از طرف کلاته بالا:شوراباد-پی نسو-تگ مهره-تگ گله چشمه-پشته سیه رگ -دشت خرکش-تگ دراز-آغال مقدری-حوض آخوند مدلی-لونو تگ همواره-تگ جابیوو-تگ خاکستری-قیصار-ترخی-کشمون جنگ سردار-پای گدار خوافی-گدار نرته-دشت عقیک-دختر آل و پسر آل-کلاته کریم-تگ آغالو-تگ قافله-عراقی-کن سوز-گوو خسب-چشمه شیری-رباط-لاخ پالون خر-تگ پابل کمر-تگ مزار-سر گدار روشک-تگ پیراجی-پشته زعفرزار-گدار کوکه-گوشه بند-تگ مهره-دهن تگ سرخ-تگ باغ.

4-حد فاصل ورودی کلاته بالا و ورودی از طرف برکوک:عقیک-پی کمر-پشت تنگل-جیجه کوکی-پی سر عقیک-تگ آغل سرخ-گدار بندو-تگ گور-گدار کشمش-تگ شور-پشته گل کن-گدار بریده-پشته تغ گرد-پشته گوو مرده-ته رگینه-کاشونک-تگ دروازه-ادامه دارد.

ساختار اجتماعی خشک

 

طبیعی است که ساختار اجتماعی روستا از شهرها همیشه چند قدمی عقب تر باشد بخاطر بعد مسافت و هزار و چند دلیل دیگر.و خشک از محدود روستاهای است که به لحاظ موقعیت جغرافیایی و شاخص های پیدا و پنهان در کل تاریخ خودش مورد توجه بوده است.نام خشک برازنده روستایی اینچنینی با این مشخصات نیست.اما هرچه هست اینکه سالهاست که این نام را با خودش یدک میکشد و ما نیز بعنوان زادگاه و پرورش یابنده در چنین جایی افتخار میکنیم.برای نام خشک حدس و گمانهای بسیاری مطرح است.یکی اینست که گویند حومه ده یک باغ انگور بزرگی بوده است. وشخصی از آنجا عبور میکند و از باغبان تقاضای انگور مینماید.باغبان هم از بدترین انگورها را چیده و به شخص مورد نظر میدهد -فرد مذکور بعد از دیدن انگورها نفرین میکند که باغ انگورخشک شود.این خیلی دلیل محکمی  بر این مدعا نیست .اما از آنجاییکه ده در کنار رودخانه معروف و فصلی و نیمه خشک واقع شده شاید بهترین مدرک بر این نامگذاری باشد.


 
ادامه مطلب ...

جولان امراض در خشک

همانطوریکه امروزه مشاهده میشود امراض گوناگون در جای جای دنیا در حال جولان دادن هستند وانسانهای زیادی را در کام خود درکشیده  و آسایش و آرامش واقعی را از آدمی سلب کرده اند .همچنانکه جهان پیشرفت کرده بیماریها هم پیچیده تر شده اند مثل ایدز و به تازگی ابولا در قاره آفریقا. اما در قدیم خصوصا در روستا ها به فراخور وضعیت دسترسی به پزشک یا نوع برخورداری از بهداشت عمومی  امراض نیز سادگی خودشان را داشته اما با همان ویژگی تلفات زیادی را با عث شده اند. مثل وبا .آبله و حتی یک آنفلونزا قادر به مرگ عده ی زیادی از مردم خصوصا بچه ها می گردیده اند. به جرات میتوان گفت حتی یک تب معمولی ناشی از سرماخوردکی که با لرز همراه بوده باعث مرگ بچه ها شده است چرا که به باور عامه مردم زمانیکه کودک تب همراه با لرز داشته تمام دار و ندار خودرا بر روی کودک می انداخته تا به اصطلاح سرما نخورند وبا اوجگیری دمای تب .کودک دار فانی را وداع میکرده است. ما در اینجا به بیماریهای منطقه ای ونوع درمان محلی آنها اشاره میکنیم.

                                             این بخش با همکاری دوست خوبم آقای مصیب عبدالهی گردآوری شده است.

 


مصافحه در خشک

مصافحه :جست و جوی حال همدیگر نیز مثل خیلی از مطالب دیگر از روستایی به روستای دیگر متفاوت است و در روستای ما دردو بخش خلاصه میشود

1- مصافحه معمولی:دو نفر که بعد از مدتها دوری از همدیگر بهم میرسند -بدینصورت ار وضعیت هم آگاه میشوند.

اولی                                                             دومی

سلام                                                             علیک و سلام

حال شما خوبه                                                بد نییم

سالم و درباخ ایی                                                    نیم نفسه دارم                                                   

قهرو غصه ای که نموخوری                                  خدا نکنه -نه الحمدلله

زورو قوت داری                                                قوت ایمو باشه

تاریکه دوری خو مکنی                                      روشنایی شما کم نشه

صفای شما -تاریکای شما                                                 صفای نور از شما

 چراغ روشه -چشم شما روشه                                          قلب ما روشه-چشم همه عالم روشه

کم غم بار تر بی                                             غم بار کمی نیه

خوش(بهار-تابستو-زمستو)بی                            خوش از  دیدار شما باشه

 

 

2- مصافحه سوگوارانه: در زمانی است که یکی از دو طرف یکی از عزیزانش را از دست داده است.

علاوه بر موارد فوق جمله های ذیل بین دو نفر ردو بدل میشود.

اولی

 چند یاد مکنی به ایوم(در صورت از دست دادن یکی از نزدیکان نفر دوم)

دومی

تا زنده باشم-گر یاد نکنم بی وفایم