خشک تر و تازه

سبزه وار، دیار همت، روستای خشک، خشک قائنات، دهات خشک، خشکی ها، بخش سده، بخش آرین شهر، خشک برکوک، خشک بیرجند.

خشک تر و تازه

سبزه وار، دیار همت، روستای خشک، خشک قائنات، دهات خشک، خشکی ها، بخش سده، بخش آرین شهر، خشک برکوک، خشک بیرجند.

خشک و ضرب‌المثل های پر کاربرد آن

مثل ها راه رسیدن به مقصد گفتمان را راحت تر می کنند.پس اهمیت آن روشن است،در جمع آوری آنها از  دوستان  خوبم ازجمله: آقای حسینعلی مهرابی،آقای محمد ناصری و خانم رحیمه علیزاده  کمک گرفته شده است.

از کلیه اقشار جامعه خشک ،خصوصا آنهایی که در ادبیات و فرهنگ  مطالعه  و تخصص دارند،تقاضا میشود در نوع ضربالمثل ها و چگونگی شکل گیری آن و مفاهیم آن به این مجموعه یاری رسانند،چرا که یک دست صدا ندارد و همه چیز را همگان دانند.

در ضمن شایان ذکر است ،معنی کلماتی که محلی هستند در بخش گویش ها معنی شده است.


1- ور بوم  که مشوم دو کار مه کرده مشه     هم یار خو ره مینوم هم  کشمو   نگه داشته مشه .

معادل رسمی: هم فال و هم تماشا.

2-کم بخور کلپوره مخور

شکمو بودن و کلپوره گیاهی است خودرو و در سر زمینهای خشک  روییده میشود و برای هضم غذا  مناسب است.

3-اشکم ره اگر ور هم گیری مشته یه،اگر یله کنی دشته یه.

کاربرد آن درکم خوری و قناعت است.

4-اشکم تو خدای تو خو نیه.

5-گر خواهی که شوی گنده،آهن بخر  و  پنبه،    گر  خواهی که شوی رسوا کشمش بخر و خرما.

6-او و در خونه گندیده یه.

کم بهادادن به داده ها و ابزار دم دستی.

7-او و در خونه گلوکه،دختر همسایه خلوکه.

8-گل نمیده ره یه کم او و  بسه.

اشاره به نزدیکی مقصد دارد ،اندکی تلاش لازم  دارد.

9-اشتر سوار  پشه گیر.

10-او و   ایستاده دوام نداره.

معادل دست   وستی،  دهن  وستی، همواره  کار و تلاش باید کرد.

11-مثل گرگ نه یه بار دنبه بخور  و نه یه بار گل سرشور.

کار برد آن در حریص بودن،ولع زیاد و بی نظمی.

12-عروس ره دور هم خوشگله و هم مقبول.

دوری و دوستی

13- بابا در باد دنیا بی ،کو در بزناباد بی.

این ضرب‌المثل ریشه کاملا خشکی دارد،به نقل از شادروان خانی است یعنی بابا کلوی آقای محمد علفی. اشاره دارد به ازدواج دخترشان در بزناباد از توابع قاین. 

14-چهل روز بعد از نوروز،چهل کنده بسوز.

در دیار خشک و توابع ، سرما  بعد از نوروز همچنان ادامه دارد،با یک روز گرما  ،کرسی و وسایل گرمایی را جمع نکنید.

15-باران بهار یه شاخ بز ره مگیره و دگری ره نه.

16-باران بهار تریه،نیم تریه ،هرکه بترسه خریه .

تا جایی که گفته شده: از باد  بهار توشه بردار  از باد   خزو  خود ره نگه دار.

17-قرض که از چهل گذشت،هر شو پلو.

در دهه پنجاه به قبل  بخاطر وجود فقر  و قحطی و خشکسالی های مداوم و  گران بودن برنج و کمبود  ان ،در سال یکبار پلو طبخ میشد و آن هم شب نوروز.

18-از کوش دوز لخات-

معادل رسمی:(کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد).

19-اشکم تو ره  پنداری گرگ  واکنده.

 نشانه شکمو بودن

20-کاه گر از تو نیه ،کاهدو خو از تو یه. 

نشانه شکمو بودن.

21- کار از محکم کاری عیب نمی کنه.

سماجت در دقت کار.

22-چغندرکلو  ته توبره یه

کارها  و امور مهم ابتدا مشخص نمیشه.

23-از دیدار نمشه توشه برداشت.

در این ضرب‌المثل،مطالب زیادی نهفته است:  اهمیت زمان،  خوراک ،حسرت و غیره

24-خر از همه   خرتر  او و   خوردنی  از همه بالاتر.

فخر فروشی بیجا.

25-از خلأ  او و   شیری؟

یک کار بعید و دور از انتظار.

26-او و  ره   ور  خد کرده  و برقه  ور  ناکرد.

عجله فرد.

27-یه سوزه  به خو   بزه یه  جوالدوز  به مردم.

بیخبری از  مشکلات مردم.

28-درد  کسو  مخ در دیوار.

بیخبری از درد و رنج مردم.

29-بیماری به خروار میه، به مثقال مره.

اهمیت پیشگیری بهتر از درمان.

30-اتشو کو به اندازه   که صاحب   خونه  لوچ نندازه

سر زنش مزاحمت افراد.

31-ده   ره    او و   ببره    دلی ره خو و  ببره.

خونسرد ی فرد.

32-جنگ سر خدا  ،آشتی سر خرمن.

جنگ  اول  به از صلح  اخر.

33-بز گرگ از گله   دور.

34-زمانی که تاسه،ماست نیه،باز دم که ماست یه تاس نیه.

امور روی روال نیست.

35-دست  وستی  دهن وستی.

36-فرزند بادومه، نواسه مغز با دوم.

37-خسبیدن چوپو  خونه خرابی بادار.

38-خط پلاس شمردن. کنایه از سوگواربودن.

39-گدا ره یکه ندی دو تا نطلبه.

40-تا نکنی در جوال   هر گه نگی بیست و چهار.

41-همه کاره و هیچ کاره.

به کار، تخصصی  نگاه میکند.

42-اگرگدا ره راه دی به آبادی  بنا میکنه به دومادی.

43-صدبار وجب کو   ، یک بار ببر.

دقت در کارها

44-یک گز رخنه  صد گز دیوار.

هزاران دوست و یک دشمن.

45-بی گدار به  آب نزن.

نیاز به راهنمایی دارد؟؟؟؟؟

46-کشمو پخلی شده

کنایه از هرج ومرج اوضاع.

47-کار شو ،خنده روز.

برای انجام هر کاری،وقت و روشنایی لازم است،با عجله و تاریکی هر کاری خراب  میشود.

48-آدم هولکی به دو بار مشاشه.

کار شخص عجول،دو باره کاری است.

49-اسیده  کسی که  خر نداره  از او و  و علفی خبر نداره.

هرکس بامش بیش ، برفش بیشتر.

50-لک لکی بی پایه،

کنایه به کسی که حرفش و سخنش اعتباری ندارد.

51-صد و سی،انگور برسی.

گرچه،ضرب‌المثل محسوب نمیشود اما نشاندهنده  وضعیت آب و هوایی  منطقه است،یعنی چهار ماه و نیم بعد از نوروز  انگور منطقه می رسد.

52-خوردن  حلال، بردن حرام.

به زمانی اشاره میشود که  وارد یک باغ شدید  ،به شما این حق داده میشود که هرچه بخواهید بخورید اما حق بردن ندارید.

53-حرف حساب،جواب نداره.

54 -از کار دور و  به سفره نزدیک.

معمولا جهت تعارفات سر سفره،و کنایه به شخص کار ترس گویند.

55-چاه کن همیشه ته چاه.

56-طناب مفت دیدی خو   ره خفه نکنی.

57-از سه چیز بترس:دیوار کج، سگ هار،زن(فرد) شلیته.

58-دهنی بو  شیر مده و     گو   خو   ره  نه نه مکنه.

59-خر ره به خاک پلی رسو، زن ره به تماشا.دگه نمشه اینو ره جمع کرد.«(با پوزش از بانوان).

نگاه آن زمان به  زن؟!.

60-محرم شد و عیش زنو شد.

61-شب  سمور هم مگذره ،لب تنور هم.

62-عشق پیری  گر بجنبد سر به رسوایی زند.

63-خر   کاهل بار خود ره به یه بار مبره.

64-هر مرده ای در گور خودی مگذارند.

65-سواره چه خبر داره در ........ پیاده چه مگذره.

66-او نو ور یه خاشه ای مشاشند.کنایه از رفاقت زیاد،دوستی بی مانند.

67-بعضی موقع،دوستی مکنه پوستی.

68-ارزو بخر ،انبو بخر.

هر چقدر پول بدهید همانقدر آش میخورید.

69-هر که زور داره ،بار خود ره   ودول داره.

از بی عدالتی صحبت میکند.

70-آسیاب به نوبت.

71-جنس خوب رو زمین نمیمونه.

72-بز  گرگ  از گله دور.

73-پای خر دو بار به سوراخ موش نمیره.

74-دیوار موش داره ، موش هم گوش داره.

75-دروغگو زود رسوا میشه.

76-بوس به پیغام نمیشه.

77-کار نیکو کردن از پر کردن است.

78-دست از پا دراز تر.

مانند :سرش به سنگ خورده، به هدف نرسیدن.

79-فضولی موقوف

80-تو نیکی میکن در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز.

81-چراغی که ایزد برفروزد ، هرآن کس پف کند ریش(ریشه اش) بسوزد.

82-چار دیواری ، اختیاری

دارای ایهام است،در بعضی مواقع جایز و در زمانی خیر.

83-اسم باد نبر که بچه بادوم  مه(مایه).

84-کور خو یه،بینای مردم.

عیب های خودش را نمی بیند، بدگویی مردم میکند.

85-نقد به از نسیه.

86-آفتابه ،لگن هفت دست ،شام و نهار هیچی.

87-با حلوا،حلو گفتن،دهن شیرین نمیشه.

88-کدخدای ده که مرغابی بود ،اندر آن ده که چه رسوایی بود.

89-سر بی درد ،دستمال نمی بندند.

90-آشپز که دو تا شد، آش شور مشه یا بی نمک.

91-عروس بلد نیه برقصه،مگه خونه کجه.

92-خر همو خره فقط پالونی عوض شده.

به کسی که پز می دهد ،گویند.

93-زن بی شو به هرجا میشو.

94-عروسی به هوس،پرسه به عوض.

95-قربون آدم بسیار هم در خوردن و هم در کار.

96-کاری که پول مکنه،غول نمکنه.

97-مسجد گرم و گدا آسیده.

98-دود از کنده بلند مشه.

99-حرف قرص از بچه پرس.

100-گوشت  خر لایق دندون سگ.

101-ادم به روی    وا     مره نه به    در    وا.

102-اگر ندیدم نون گندم،دیدم دست مردم.

103-از سراغ مری به عراق.

104-اول برادری خو ره ثابت کو بعد ادعای میراث.

105-به دست بده به پا بدو.

106-چشم بینه و دل خواهه.

هر که از  دیده  برفت ،از دل برفت.

107-تا تنور داغه ،نو ره بچسبو.

108-نه خورده نه برده؛گرفته درد گرده.

109-خدا سرما ره دخورد پوشاک مده.

110-چهل چغوک با پرت و مرت خو نیم منه.

111-کرایه پای دزد، جارو یه.

112-دنبال خر مرده یه که نعلی ره بکشده.

113-پیش کولی،کله معلق.

در برابر داننده ادعای فیض کردن.

114-جایی نمیشینه که زیری نم شه.

ساده لوح نیست.

115-با بابا بازی با ریش بابا هم بازی؟

116-بهشته به سرزنش نمی ارزد.

117-خدا اگر تخته تراش نیه ،تخته ور هم  انداز  یه.

118-مهمو مهمو ره نمه،صاحبخونه هر دو.

119-همه ره برق مگیره مه ره چراغ موشی.

120-بچه چغوک مادر خو ره جیک جیک یاد مده.

121-باد اورده ره باد میبره.

122-شنیدن کی بود مانند دیدن.

123.سگ زرد برادر شغاله.

124-مشت نمونه خروار.

125-بار کج به منزل نمیرسه.

126-هر چه سنگه بری پای لنگه.

127-دست بالای دست بسیاره.

128-حسود نیاسود.

129-لقمه ره اندازه دهن خو وردار.

130-چیزی که عوض داره گله نداره.

131-در بیابو کفش پاره غنیمته.

132-کسی که خربزه مخوره پای لرزنجه  هم مشینه.

133-یک کلاغ و چهل کلاغ.

134-اشتر که خار میه گردن خو ره دراز مکنه.

135-کوچه روشه کو و خونه خراب کو.

136-حکم حاکم و مرگ مفاجا.

137-گل پشت و رو نداره،چغندر سر و ته نداره.

138-کرم درخت از خود درخته.

139-هر دم ورگفتم خاک انداز تو خود ره بنداز.

140-تف سر بالا.

141-در خونه هر چه یه،مهمو هر که یه.

142-از بی کفنی زنده یم.

143-نو  ره به نو  رسو،اوو ره به اوو.

144-اوو که از سر گذشت ،چه یک وجب،چه ده وجب.

145-پالون طرف ره  پخل کردن.

کنایه از  تعریف بی مورد کردن از کسی. هندوانه زیر بغل گذاشتن.

146-خر ما از کره گی دم نداشت.

147-خر از کره گی یرقه رو میشه.

تاثیر تربیت و آموزش در طفولیت.

148-حساب به دtینار،بخشش به خروار.

149-یک دست صدا ندارد.

150-همه چیز را همگان دانند.

151- فلانی اوگینه بار داره.

دنبال بهانه جویی است.

152-پایی رو پوست پیازه.

معطل اشاره.

153-شترگزار پشه گیر.

در عین ادعای سختگیری و  انضباط،خلاف آن راانجام می دهد.

154-بلای خر  ور گو  خورده.

طعنه به دو رقیب.

155-پینه گنده به از کول کنده.

156-کارد دسته خو ره نمیبرد.

157-نو  نخوره  بخرج  خو می ارزه.

158-کار نیکو کردن از پر کردن است.

159-باریک ریسدن.

کنایه از  بی حال بودن، بیمار بودن.

160-سگ اگر درد نداشته باشه،ولی نداره.

161-احمد پوده همو که بوده..

162-اگر ما  ره  درو نکنند،منگال ما  ره  نخواهند گرفت.

163-کارنیکو کردن از پرکردن است.

164-نه   اوو در استخر ممونه،نه مرده  رو زمین و نه  گله در پیلوو.

165-دل  ناخواهو و  عذر بسیار.

166-آدمی به لباس، خونه به پلاس.

167-دود از کنده بلند مشه.

168-اوقدر  اووسیل  میه که کربلایی قدرت ره  او و مبره.

رودخانه خشک سرچشمه های زیادی دارد ودر سه فصل سال معمولا سیلاب در آن جاری بوده است.

داستان از این قراره که خانواده ای فرزندشان را برای سرکشی از چند و چون سیل در رودخانه می فرستند،گویا غرش و حجم  سیلاب  زیاد بوده است،بسرعت به خانه بر می گردد و جمله فوق را میگوید.

 شادروان کربلایی قدرت خاوری از شخصیت‌های با تدبیر و با نفوذ  و با اقتداردهه های 30 و 40 در خشک بوده است.

169-هر که از دیده برفت از دل برفت.

170-در میون دوست،معامله درست.

171-آسیا به نوبت.

171-از رو سیری ،یک لقمه یک سیری.

172- اقدر  ترسیدم که مره خو شاشی بگرفت.( م.ی).

173-اگر دارا ،نادار شود دستش گیر  ،اگر نادار داراشودپستش گیر.

174-از دیونه مایه ی سلامتی؟

175-آمدن شما خوبه ،رفتن شما خراب.

176-ازنیمه راه ورگشتن،مایه سلامتی.






ادامه داره

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.